راهیانه

راهیانه

ثبت آثار من
راهیانه

راهیانه

ثبت آثار من

دوبیتی و رباعی

***کچل

در فضای‌ِ گرفته‌یِ‌ اتوبوس‌

کچلی‌ شد کنارِ بنده‌ مقیم‌

ننشسته‌ کلاه‌ را برداشت‌

قُلْتُ:‌ «اِیّاکَ‌ مِنْ‌ شَرارِ جَهیم‌»

***کبریت

کبریت‌، نگاهِ‌ توست‌ جادوتو برم‌

زنبور کلام‌ِ توست‌ کندوتو برم‌

گفتم‌: «بده‌ نازِ شستِ‌ شعرم» گفتی‌:

«با این‌ تک‌بیت‌ِ آبکی‌ روتو برم‌»

 

***جایزه

بر شهدِ گلِ‌ جایزه‌ زنبور شدم‌

کبریت‌ِ قضا کشیدی‌ و دور شدم‌

این‌ جایزه‌ گفتم‌ آبرویی‌ است‌ مرا

تو شست‌ نشان‌ دادی‌ و من‌ بور شدم‌

***نردبان

یار از لب‌ِ بام‌ِ خویش‌ چشمک‌ می‌زد

دل‌ در قفسِ‌ سینه‌یِ‌ من‌ لک‌ می‌زد

می‌دید به‌ نردبان‌ عرق‌ْریز مرا

با لشگرِ اَخم‌ و تَخم‌ پاتک‌ می‌زد

***قفس

تا از قفس‌ِ خیال‌ بگریخته‌ایم‌

صد پیرهن‌ از شوق، عرق ریخته‌ایم‌

با چشمک‌ ناز یار بر بامِ‌ ازل‌

در پلّه‌یِ‌ نردبانش‌ آویخته‌ایم‌

***

نگارِ اصفهونی‌ گل،‌ وجودت‌

فدای‌ِ چل‌ستون‌ِ تار و پودت‌

چه‌ میشه‌ چارباغت‌ را بگردم‌

زنم‌ سی‌ و سه‌ پل‌ بر زنده‌رودت‌

***

نه‌ یک‌ گل‌ دسته‌ گل‌ هستی‌ عزیزم‌

عجب‌ ناز و تپل‌ هستی‌ عزیزم‌

به‌ من‌ گفتی‌ بیا و بگذر از من‌

مگر سی‌ و سه‌ پل‌ هستی‌ عزیزم‌

***

یه‌ برجه‌ آشنایی‌ گل‌ نمی‌خواد

گل‌ِ آپارتمان‌ بلبل‌ نمی‌خواد

بیا و آشتی‌ کن‌ بی‌بهونه‌

گذشت‌ از خود که‌ دیگه‌ پل‌ نمی‌خواد