راهیانه

راهیانه

ثبت آثار من
راهیانه

راهیانه

ثبت آثار من

تکرارِ تو

تکرارِ تو

 

 

صحبت‌ از یک‌ سفرِ ممتد بود

لحظه‌ای‌ بعد از آن‌

حرف‌ تکراری‌ دوران‌

که‌ سرآغازِ سفرهاست

به‌ تکرار رسید

و تو با اشک‌ «خداحافظِ» تکراری‌ را

بارِ دیگر گفتی‌

و به‌ من‌ دادی‌ دفترچه‌یِ‌ «عصیانِ‌ فروغ»

که‌ مبر از یادم‌

مدّتی‌ می‌گذرد

باز دوشینه‌ غزل‌های‌ِ«فروغ‌»

نقش‌ِ تکرار کشید

و تو در من‌ تکرار شدی‌

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد